۱۳۸۶-۰۲-۰۱

TaHiChe2






در ادامه...


ویژگی بارز پوشش گیاهی منطقه، کاکتوس های زیبا و غول پیکر آن است که در بیابان های وسیع، آنچنان به چشم نمی آیند.منریک به کمک این معماری دائما به ستایش طبیعت وحشی منطقه می پردازد و به شکلی زیبا و هوشمندانه بر آن تاکید می کند.. در این حالت، در بسیاری از بخش های حیاط خانه می بینیم که در پس زمینه ی سفید توده ها، کاکتوس بزرگی خودنمایی می کند.


منریک در محوطه ی بیرونی خانه، مجسمه هایی قرار داده است که بی شباهت به کارهای مجسمه سازان کانستراکتیویست نیست. تعاریف متفاوت و زیبا از واژه ی فضا، در ساختار این مجسمه ها، گویی مسیری را در ذهن مخاطب باز می گذارد تا از طریق آن، فرد بازی های حجمی موجود در فضاهای شهری معاصر را به خاطر آورد. به این ترتیب، خانه ی منریک از بافت قدیمی و بومی متمایز می شود و رنگ و بویی نو به خود می گیرد.



خانه ی منریک دارای دو بخش است، بخش اول که در طبقه ی همکف قرار دارد، خانه و استودیو ی او ست و بخش دوم که در طبقه ی زیر همکف قرار دارد، حیاط خانه محسوب می شود. در حال حاضر ، استودیو تبدیل به موزه شده و نقاشی های خود او، طرح مجسمه هایش و همچنین برخی از آثار پابلو پیکاسو و خوان میرو در آن به نمایش گذاشته شده است.
منریک میان طبقه ی همکف و زیرزمین، راه ارتباطی ایجاد کرده که از طریق آن وارد محوطه ای می شویم که توسط پنج غار کوچک محصور شده است. هر کدام از این غارها اسم خاصی دارند: اتاق زرد، اتاق سفید، اتاق سیاه، اتاق قرمز و اتاق ذن.
این پنج اتاق به وسیله ی یک راهرو داخلی، به یکدیگر متصل هستند. هر کدام از این اتاق ها دارای دکوراسیون مخصوص به خود است، از سقف نور می گیرد و در زیر نورگیر، نوع خاصی از درخت بومی رشد کرده و سر بر آورده است که با چیدمان فضای داخلی، همخوانی دارد. وجود مجسمه هایی در این اتاق ها، در غنی تر ساختن بار معنایی متن فضا، نقش مهمی ایفا می کند. این مجسمه ها، گاه با طبیعت در آمیخته و گاه با ماهیتی جدا و یگانه، در گوشه ای جا گرفته است.
در بیرون، باریکه آبی از لبه ی سقف اتاق ذن به داخل استخر کوچکی می ریزد که در میان حیاط، جا گرفته، صدای این آبشار کوچک، قرار گیری درختان در حیاط بی هیچ نظم هندسی و همچنین نامنظم بودن شکل استخر، نوعی هماهنگی میان طبیعت و فضا ایجاد می کند.
در بسیاری از بخش ها، ما با پیش روی سنگ های سیاه و برجسته ی آذرین به داخل فضاها رو به روییم، معماری خاص این منطقه، در تمام وجوه خود، دیوارها، کف ها و سقف ها معنا و اعتبار دارد و این اعتبار از حضور واضح و روشن زمین با ویژگی های خاص خودش، ناشی می شود و این نوع شکل گیری فضا، سازگاری، هماهنگی و تعامل دو طرفه ی بشر و طبیعت را می رساند.
معماری خانه ی منریک، زبان پیچیده و ستایشگری است که به رازی از هستی اشاره دارد، یادواره ای از یک لحظه ی ناب که به دور فضای ویژه ی خود پیچیده و شکل گرفته است. این فضای ویژه، مرکزی است که در اطراف آن، آگاهی قوی برخی از هنرمندان هنر مدرن، در بطن معماری بومی، چرخ می زند و تکامل می یابد.
منریک در سال 1992 در نزدیکی خانه اش، تصادف می کند و کشته می شود. این خانه که در سال 1982 به صورت غیر رسمی تبدیل به موسسه شده بود در سال 1992، برای عموم باز می شود و نگاه بسیاری از توریست ها را به خود جلب می کند.




* تقویم از سزار منریک چه می گوید؟


عکس های بیشتر؟




مکث ادامه دارد...





هیچ نظری موجود نیست: