۱۳۹۶-۱۲-۲۸

97






پیش از هر چیز، این نوشته، تشکر و قدردانی عمیق من است از تمامی کسانی که با حضورشان ( چه دور/ چه نزدیک) و کلامشان (چه مطلع/ چه در عین بی خبری) همراه دلگرم کننده ی من بودند در روزهای تاریکی که در سال 96 گذراندم.

زمانی که در من توان نوشتن نبود، نه توان حرف زدن و نه توان رفتن، هر کلام و هر آوایی که بار سنگین لحظات را تحمل پذیر کرد، مقدس بود و مرهم. آن حضور امیدبخشی که، اگرچه در بی خبری، انگیزه ی فرو بردن نفَسی عمیق، از سر اطمینان و آسودگی را در من روشن نگه داشت، نازنین و دوست داشتنی است و من بیش از آنکه سپاسگزار این "بودن" باشم، شگفت زده ی ساز و کار هستی ام که چگونه بر لبه ی تاریکی دویدن مرا، این چنین زیبا، ممکن ساخت.

به احتمال قوی، تعدادی از آن ها که خطاب من اند، هرگز از وجود این نوشته باخبر نخواهند شد. اما برای من آنچه که مهم است، پیوند جادویی و دلپذیر ضمیرهاست که در مواقع سخت، نجات بخش است و همین دلیل خوبی است برای قدردانی ام. پس شاید خطابم این پیوند جادویی نیز باشد و ایمان دارم که قدردانی من از طریق همین پیوند، به نحوی به قلب آن ها خواهد رسید. و برای من همین کافی است.

و در نهایت اینکه، آمدن روزهای نو را تبریک می گویم. 
امیدوارم در سال پیش رو، هر لحظه، جشنی باشکوه از مهرورزی های بی دریغ، آرامش و سرور عمیق برای همگان باشد.








هیچ نظری موجود نیست: