![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhq6Px33rzIJEDd1BHU0nwrgNCApKe-xyQqkl0dYLra07fqKVJb33v8m1YWcx7wqR2wB6QVh8dFOuRFLagLG2JnhLJ9iyfhxERxhLHrmU836GhlayWJQFPGuLdvzbJwvhWhW3H42w/s400/Sea-Through-II-Limited-C10121107.jpg)
يك پنجره براي شنيدن
يك پنجره كه مثل حلقه ي چاهي
در انتهاي خود به قلب زمين مي رسد
و باز مي شود به سوي وسعت اين مهرباني مكرر آبي رنگ
يك پنجره كه دستهاي كوچك تنهايي را
از بخشش شبانه ي عطر ستاره هاي كريم
سرشار مي كند.
و مي شود از آنجا
خورشيد را به غربت گل هاي شمعداني مهمان كرد.
يك پنجره براي من كافي است.
...
بخشي از شعر "پنجره"
فروغ فرخ زاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر