۱۳۸۶-۰۴-۲۸

؛




از همه اسرار الفی بیش بیرون نیفتاد،
و باقی هرچه گفتند
در شرح آن الف گفتند،
و آن الف البته فهم نشد.









شمس تبریزی


۴ نظر:

ناشناس گفت...

اين شعراي ما چه اصراري داشتند كه به خلق الله بفهمونند كه هيچي نميفهمند؟... را نميدانم...ولي خودم كه اين اواخر به اين نتيجه رسيدم كه كوكوي دو شب مانده محسن نامجو خيلي دلچسبتر از خواندن مولانايي است كه يكسره پيامهاي بهداشتي صادر ميكند

ناشناس گفت...

کاش این جناب بالایی بیشتر کارهای نامجو را شنیده بود تا طعم عف عف همی زند اشتر من ز تف تفی و تلخی نکند شیرین ذقنم و رو سر بنه به بالین را می چشد و کمی بیشتر مولوی را می شناخت.

ناشناس گفت...

عجب که به جمله ای شمس، مولانا شد!!!

ناشناس گفت...

کاش شما مولانا را بیشتر میخواندبد...نسخه های جرح و تعدیل نشده اش را میگویم ... آنها که به ایرج میرزا هم پهلو میزنند...ولی حیف که انسان متمدن با زندگی شخصی مردم کاری ندارد! ...در ضمن آستاره عزیز شما هم زیاد سخت نگیر...بگذار به حساب عجول بودن بنده...از بچگی دو مورد را بد فهمیدم: اولی این بود که فکر میکردم اندی کوروس یک نفر است و نه یک گروه و دومی هم شمس مولانا بود